محل تبلیغات شما



ایام کرونایی باعث شد بعد از 4 سال سری به وبلاگم بزنم 

در این 4 سال اتفاقات زیادی برای شخص بنده افتاد

اتفاقات شیرین وتلخ

از اتفاقات شیرین ادامه تحصیلات تکمیلی در رشته دکترای تخصصی بودوقبولب پسزم در رشته هوا وفضا 

از اتفاقات تلخ از دست دادن پدرم بود که با همه پیری و ناتوانی چون کوه پشتم بود 

انشاا. سالهای پیش رو برای همه عزیزاناتفاقات شیرین رقم بخورد


(سعی خواهم کرد به تناسب وقت طی  دو الی سه ماه با مستندات معتبر تاریخی  واقعیاتی از حمله اسکندر به ایران  در خلال بحث در خصوص نقش تاریخی هیر در نبرد سرنوشت ساز آتروپاتگان را خدمت عزیزان تقدیم کنم بنابراین با عرض پوزش مباحث دنباله دار و سریالی خواهد بود )شه بالا نقشه حمله و تصرفات اسکندر مقدونی بوده که مورد قبول اکثر مورخان و . است دقت در نقشه فوق حاوی یک حقیقت بزرگ است همه جای امپراطوری هخامنشیان دست اسکندر فتح شده جز یک ایالت . اگر به غرب دریای خزر و مناطق آذربایجان نگاه کنید می بینید ایالت آتروپاتگان (آذربایجان کنونی)به مرکزیت آرتاویل یا آرت وت (اردبیل)جزو فتوحات اسکندر محسوب نمی شود . این نقشه اولا فلمروی ایالت آتروپاتگان را نشان می دهد که شهرهای چون تالش و آستارا در استان گیلان کنونی جزو قلمروی آتروپاتگان محسوب می شدند و از غرب نیز شهرهای ایغدیر در ترکیه کنونی تا سواحل دریای سیاه جزو همین ایالت بودند علت اینکه به مساحت آتروپاتگان اشاره کردم مباحثی است که بعدا بعضی از مورخین وطنی تمدنهای موجود در این مناطق را به اسم زادگاه های خود ثبت نموده اند حمله و جنگهای اسکندر با ایرانیان از سوی اکثر مورخان با اغراق همراه بوده و کمتر سعی شده با نگاه واقعبینانه و با استفاده از شواهد و مدارک به آن پرداخته شود . برابر اظهارات خود مورخین یونانی و رومی سلسله جنگ های اسکندر با ایران تا زمان فتح تخت جمشید مابین شش الی هفت سال طول کشیده که در یک نگاه واقع بینانه و با توجه به امکانات و نتیجه این جنگها که گاها فتح یک قلعه سالها بطول انجامیده ،بنظر می رسد بیشتر از مدت فوق بوده و احتمالا یک جنگ فرسایشی بوده که حدودا پانزده الی بیست سال طول کشیده باشد که در حوصله بحث ما نیست و انشا. در فرصت مناسب به آن خواهیم پرداخت 


كتزياس نوشته:نام كوروش از يك كلمه ايراني به معني خورشيد گرفته شده است.ظاهرا مقصود اين كلمه

 

(هورهمريشه)است.اپر اين معني را پذيرفت و يوستي هم با او همداستان گشت و ان را با كلمه (هير)كه

 

در زبان نردي باستان به معني اتش است سنجيد.

 

چون در زبان پارسي باستان خورشيد(خور) بوده است كه امروز خور يا هور شده و اين با كلمه (كر)(كوروش)

 

هم داستان است

 

پذيرفتن معني خورشيد براي كوروش درست نمي نماند اگرچه راي كتزياس خوشايند و گراميست اما بايد

 

از ان چشم پوشيد. 

 

 


استرابون در توصیف موقعیت مکانی  هیرکانی عنوان می کندتپورستان (طبرستان یا متزندران کنونی) مابین آریانا (هرات کنونی)و هیرکانی قراردارد اگر نظر برخی از کارشناسان را  برابر نظر استرابون  تپورستان یا همان طبرستان و مازندران کنونبی مابین سرزمین آریانا یا همان هرات و هیرکانی قرار دارد یعنی هیرکانی در غرب طبرستان قرار دارد اگر درست بدانیم که هیرکانی گرگان است چگونه ممکن  هیرکانی در غرب تپورستان قراز داشته باشد چون اصولا هیرکانی باید در شرق تپورستان باشد بنابراین نتیجه میگیریم که هیرکانی سرزمینی است که در غرب تپورستان قرار دارد نه در شرق آن با این ادله ساده نتیجه میگیریم که سرزمین هیرکانی هیچ وقت در گرگان و یا سایر نقاط استان گلستان قرار نداشته بلکه سرزمینی در غرب سرزمین تپورستان و سرزمین آماردها و دریکها ( گیلان کنونی) و نزدیک سرزمین آلبانیها  (جمهوری آذربایجان کنونی) و کوههای ترامنه و سرزمین ارمنستان بوده در ضمن هیرکانی فاصله نزدیکی با شهر دربند داشته آیا گرگان فاصله نزدیکی با دروازه دربای کاسپین و یا همان شهر دربند دارد یعنی شهر هیر کنونی در دشت اردبیل  همان هیرکانی است استرابون از رودخانه چوری نام می برد که مورخان از آن نام برد اند  که بعضی محققبین بدون هبچ سند و شباهتی رودخانه چوری را  اترک می نامند در صورتیکه اسم این رودخانه همین الان هم روی آن است یعنی رود کورا استرابون از چند شهر هیرکانی یاد می برد که عین تلفظ یکی از آن شهرها ینام سومرین و یا ثمرین همین الان در اردبیل وجود داشته و روستای تاریخی است استرابون و هردوت هیرکانی را محصور مابین کوهها می دانند کدام شهر استان گلستان محصور مابین کوههاست در حالیکه دشت اردبیل که شهر هیر در این دشت قرار دارد محصور در میان کوهها می باشد و هزاران دلیل و سند آشکار مببن این هست که تمدن هیرکانی متعلق به شهر هیر که اسمش روش می باشد نه متعلق به تمدن وورکانه و یا گرگها  در گرگان 

 

 


گزنفون در جاهای بسیاری هیرکانی را همسایه آشور وسرزمینی در جنوب سکاها نام برده است پس تمدن آشور کجا و گرگان در شرق کشور کجا استرابون از دریای هیرکانی نام می برد اگر در طول تاریخ بنگریم حوزه تمدن سرزمینی اردبیل شامل شرق گیلان (تالش،آستارا) و سواحل دریای خزر و جنگل های این نواحی  ،مغان،کلببرواهر،مشگین شهر،خلخالو دشت مغان قرار داشته آستارا تا ستل 1348بخش چهارم شهرستان اردبیل قرار داشته استرابون هیرکانی را در همسایگی گل ها نام برده گل ها همان گیلانی ها هستند مورخ ایتالیایی دیوبدورسیسیلی هیرکانی را بهشت روی زمین و کنت کروث هیرکانی را سرزمینی با آب و هوای مطبوع و بهشتی می نامد آیا اینخا بر سرزمین سوزان استان گلستان داتلت دارد و یا بر دشت اردبیل و شهر هیر که مطبوع ترین آب و هوای ایران را دارد متاسفانه مورخان داخلی ورکان را با هیرکان اشتباه گرفته اند و هر جا سخن از جرجان است بنام هیرکانی تعبیر می کنند در صورتیکه لغت هیرکانی توسط مورخان یونانی و رومی بکار گرفته شده است و اصلا معادل جرجان و یا گرگان و نیست  توسط مورخان رومی و یونامی هرجا سخن از هیرکان شده سخن از ارمنستان نیز بمیان آمده است یعنی سرزمینی در نزدیکی سرزمین ارمنستان ، ارمنستان کجا و گرگان و استان گلستان کجا بنابراین با اطمینان و اعتبتر بسیار می توان بر این مسئله تاکید کرد که هبر کان و حکومت و تمدن هیرکانی متعلق به شهر هیر بوده است . متاسفانه همچنانکه اشاره گردید به دلیل غفلت در پژوهسهتی تاریخی و باستانشناسی در دشت اردبیل و هیر تمدن مردمان آربایی این سرزمین توسط هموطنان عزیز در نقاط دور و نزدیک مصادره گردیده است که یک همت جدی از سوی جوانان عزیز و نهادهای دولتی خصوصا امام جمعخ محترم و عالم اردبیل و رئیس شورای فرهنگی عمومی استان می طلبد تا حق به حق دار برسد 


برابر گل نوشته های کشف شده  و همچنین کتیبه داریوش هیر کانی جزو قلمروی مادها بود که توسط کوروش فتح و به قلمروی هخامنشیان اضافه شد سوال ابنجاست آیا شهر گرگان که تا زمان پهلوی اول بنام استر آباد نامیده می شد و بدستور رضا ساه نام گرگان لر آن نهاده شد جزو قلمروی ماد بود در هیچ جای تاریخ سواحل درباب خزر خصوصا سواحل شرقی جزو قلمروی مادها نامیده نشده است و اسناد بسباری داریم که نمی توانیم هیرکانی را بر شهر گرگان و یا استان گلستان اطلاق کنیم که بنده در حد مقدور به آنها اشاده خواهم کرد ولی همه این اسناد موید تعلق هیرکانی بر شهر هبر است 


برعکس برداشت های عمومی که هیرکان و تمدن هیرکانی رت شهر گرگان در استان گلستان معرفی می کنند ولی آنچه از نوشته های مورخان بزرگ برمی آید هبرکانی تمدنی نزدیکتمدن آشور و اعراب بوده است گزنفون می نویسد که هیرکانیا شهر کوچکی در نزدیکی آشور بود.

داریوش می نویسد پارت و وهرکان بر من شوریدند.

گزنفون همچنین می نویسد:

. تا اینکه پس از مدتی استیاگ در ماد بدرود حیات گفت و پسرش سیاکزار , دایی کوروش زمام حکومت ان سرزمین بدست گرفت . در این اوان پادشاه اشوری ها پس از اینکه جمله قبایل سوری را که بسیار متعدد و مقتدر بودند , مطیع خویش ساخت , شاه اعراب و هیرکانی را منقاد خود کرد , به سرزمین باکتریان دست اندازی کرد و ان حوالی را نیز مسخر خود کرد و رفته رفته در صدد بر امد که مادی ها را نیز منکوب کند تا ارباب مطلق و بلامعارض ان سرزمین ها گردد . 

هردوت می نویسد :هیرکانی دشتی است که از هر سو توسط کوهها محصور شده است 

همچنانکه پیداست مشخثات فوق نه بر شهر گرگان در استان گلستان بلکه بر دشت اردبیل و شهر هیر مصداق دارد جالب است نزدیکتربن روستا به شهر هیر روستای تاریخی گرگان می باشد 


اما شاید محکمترین و بهترین سند در خصوص خواستگاه فوم هیتی معنی کلمه hittites  می باشد در منابع بجا مانده از زبانهای هند اروپایی از قبیل زبان های فارسی ،هندی و کلمات هیر ،هیت ،هیل  معنی آتش ،آذر،گرما را می دهد در سانسکریت هیل به معنی آتش می باشد در زبان اوستایی هیر به معنی آتش بوده ود ر زبان  کهن ژرمنی هیت به معنی آتش و در زبان انگلیسی هات به معنی گرما معنی می دهد همچنان که اشاره گروید در زبان شناسی توپونیم هیر با هیت و حور با هور  هم معنی می باشند و این اتفاقی نیست جالب است که بیشتر پادشاهان هیتی از نام ا یرانی آرتاتاما به معنی تخم آرتا و ترجمه امروزی یعنی از زادگاه آرتا انتخاب می کردند  و در دنیا یک منطقه بنام آرتا معروف است و آن آرتاویل و با همان اردبیل می باشد و این تشابه اتفاقی نیست و امیدوارم روزی محققین اردبیلی و هیری در خصوص خواستگاه و زادگاه یکی از امپراطوری های بزرگ سده دوم قبل از میلاد تحقیق و کاووشهای  نموده و با مدارک  و مستندات بیشتری آن را به اثبات برسانند  تا افتخاری به افتخارات این سرزمین افزوده شود 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مدرسه ی شاد من گروه آموزشی شیمی بابل